دیدار بازیگران فیلم شاه ریچارد با سرنا ویلیامز
اولین بار دمی سینگلتون (Demi Singleton) در حال بازی در فیلم شاه ریچارد بهصورت اتفاقی سرنا ویلیامز (Serena Williams) را ملاقات کرد. آن موقع دمی که نقش سرنا را در فیلم بازی میکند در حال برگشت از غرفه خدمات پشت صحنه “شاه ریچارد” بود که چهره آشنایی را در چادر تهیه کنندگان که همان نزدیکی بود دید و جا خورد. دمی مثل هر دختر 14 ساله دیگری خونسرد برخورد کرد، اما بعد در کنار بازیگران همبازیاش در فیلم و زمانی که سرنا صدایش را نمیشنید هول شد.
دمی در مصاحبه با Teen Vogue میگوید: «ما یک صحنه داخل خانه را فیلمبرداری میکردیم. اینطور بودیم که «وای خدایا سرنا اینجاست، این فوق العاده است.» و چند لحظه بعد سرنا وارد خانه شد. من جلوی خودم را گرفته بودم که با صدای بلند گریه نکنم.» بازیگران جوانی که نقش اعضا خانواده ویلیامز را بازی میکردند مثل سربازان ارتش به صف و خبردار ایستاده بودند و اینطور به نظر میرسید که قرار است ملکه را ببینند.
ملاقات با ملکه
به نوعی واقعاً قرار بود ملکه را ببینند.
دمی با لبخندی به خاطر میآورد: «او وارد خانه شد و گفت سلام من سرنا هستم، از آشنایی با همه شما خوشحالم. (بعد) به همه ما اشاره کرد و گفت که نقش کدام شخصیت را بازی میکنیم… او به کارش ادامه داد و گفت تو نقش ایشا را بازی میکنی، تو نقش ونوس را بازی میکنی و بعد بالاخره به من اشاره کرد و گفت: و تو هم نقش من را بازی میکنی. من هم گفتم بله من نقش شما را بازی میکنم. احتمالاً آن لحظه موردعلاقه من سر صحنه فیلمبرداری بود.»
دمی میگوید در طول آن ملاقات سر صحنه فیلمبرداری فیلم “شاه ریچارد” که دقیقاً قبل از اینکه کشور و صنعت سرگرمی در بهار سال 2020 به خاطر شیوع کووید 19 قرنطینه شود اتفاق افتاد، فقط زمان کمی با سرنا گذراند. اما این بازیگر بیشتر اوقات مجبور بود روشهای دیگری برای آماده شدن برای به تصویر کشیدن چهره بهترین ورزشکار تاریخ پیدا کند.
داستان فیلم شاه ریچارد
فیلم شاه ریچارد داستان هفت سالی را بازگو میکند که در آن بزرگ خانواده ریچارد ویلیامز (Richard Williams) با روشهای غیرمتعارف و جاه طلبانه اش نقشهای برای پرتاب دخترانش سرنا و ونوس به سمت مسیر ستاره شدن تنظیم میکرد. (ونوس و سرنا خیلی زود به دو نفر از بهترین بازیکنانی تبدیل شدند که ورزش تنیس تا به حال به خود دیده است.) همچنین از آنجایی که ویل اسمیت (Will Smith) در نقش ریچارد و و ستاره جلد مجله تین ووگ سانیه سیدنی (Saniyya Sidney) در نقش ونوس در آن بازی میکنند یکی از مورد انتظارترین فلمهای بیوگرافی خانوادگی در سالهای اخیر است. قبل از اکران این فیلم در سینماها و شبکه HBO Max در 19 نوامبر هم منتقدان زیادی این فیلم را تحسین کردهاند.
دمی بعد از گذراندن یک پروسه چند ماهه شامل تست بازیگری، برای ایفای نقش سرنا ویلیامز جوان انتخاب شد و به گفته خودش این پروسه به او اجازه داد شخصیت سرنا را بهتر درک کند. دمی میگوید: «من به خاطر شخصیت سرنا ویلیامز، اهمیتی که برای بسیاری از مردم دارد و موفقیت هایی که کسب کرده است کمی عصبی بودم. او یک شخصیت خیالی نیست.»
دمی سینگلتون برای بازیگری آفریده شده
گرچه ممکن است حرف دمی سینگلتون درست باشد اما هیچوقت نمیتوانید عصبی بودن او را تشخیص دهید. در طول تماس تصویری که با هم داشتیم او نمونهای از خونسردی و اعتماد به نفس بود. زمانی که صحبت میکند هیچ شکی پیدا نمیکنید که او برای بازی کردن این نقش متولد شده است و زمانی که بازی او را تماشا میکنید کاملاً مشخص است بازیگری کاری است که برایش مقدر شده آن را انجام دهد، این کاری است که او «همیشه میدانست» آن را میخواهد.
دمی از زمانی که تقریباً چهار ساله بود در حال بازیگری، خواندن، رقصیدن و اجرای موسیقی است و توسط بعضی از بهترین مربیهای نیویورک بهصورت حرفهای در زمینه هنر آموزش دیده است. با وجود اینکه فیلم شاه ریچارد اولین فیلم بلند دمی است، او قبلا در تئاترهای برادوی مانند «مدرسه راک» و «شیر شاه» بازی کرده است (در شیر شاه تئاتر نقش نالای جوان را بازی میکرد) و در برخی از بهترین سریالهای تلویزیونی مانند «پدرخوانده هارلم» که از شبکه EPIX و با بازی فارست ویتاکر (Forest Whitaker) پخش میشد حضور داشته است.
استعداد دمی خاص و کمیاب است اما این ستاره جوان با تلاش زیاد و فداکاری و دقت شدید این استعداد را حفظ کرده است.
زمان پیش تولید فیلم شاه ریچارد
دمی میگوید: «وقتی پیشتولید شروع شد و به محض اینکه متوجه شدم نقش سرنا ویلیامز را گرفتهام، در اینترنت ویدیوهای خانگی را سرچ کردم و هر چیزی که میتوانستم پیدا کنم را بررسی کردم. در حال حاضر ویدیوهای زیادی از (سرنا) که بهعنوان یک بزرگسال در حال بازی کردن است وجود دارد چون حالا دیگر یکی از بزرگترین ورزشکارهای جهان است اما از زمان بچگی او ویدیوهای زیادی در دسترس نیست.»
ویدیوهای خواهر بزرگتر سرنا یعنی ونوس که در جوانی تنیس بازی میکرد راحتتر پیدا میشوند چون ونوس زودتر از سرنا در کانون توجه دوستداران تنیس قرار گرفته است، این سفر دنبالهداری است که شاه ریچارد با دقت آن را بررسی کرده است. دمی میگوید: «زمانی که ما پیش تولید و فیلمبرداری را شروع کردیم خانواده ویلیامز خیلی درگیر این فیلم شده بودند، به خاطر همین آنها ویدیوهای خانگی خودشان را در اختیار ما بازیگرها گذاشتند.»
ویدیوهای خانگی به دمی و سانیه کمک کردند که مدل ایستادن و حرکات سرنا و ونوس را در بیرون و مهمتر از آن در داخل زمین تقلید کنند. با این وجود این ویدیوها به تنهایی نمیتوانستند این دو بازیگر جوان را به اسطورههای جوان تنیس تبدیل کنند.
تمرین تنیس برای بازی در فیلم شاه ریچارد
دمی سینگلتون کاملاً جدی میگوید: «به نظر من تنیس یکی از سختترین ورزش هایی است که تا به حال انجام دادهام. در این مورد اغراق نمیکنم. فکر میکنم انتظار داشتم خیلی ساده باشد چون حرفهایها کاری میکنند ساده به نظر برسد. فکر میکردم آسان است اما نبود. برای اینکه یاد بگیرم چطور مثل بهترین بازیکن تاریخ بازی کنم خیلی تلاش کردم.»
دمی سینگلتون اعتراف میکند حتی بهعنوان یک رقصنده و ورزشکار جدی تمرینهای فشردهای که در زمین تنیس داشت اشکش را درآورده. آن سه ساعت تمرین تنیسی که قبل از فیلمبرداری انجام میداد تنها زمانی بود که او در عمرش تنیس بازی کرده بود. قبل از تولید فیلم شاه ریچارد دمی و سانیه حداقل یک ساعت و نیم در روز تمرین فشرده تنیس داشتند و این تمرینها از دوشنبه تا جمعه ادامه داشت و حتی گاهی تا بیش از سه ساعت هم طول میکشید.
مقاله مرتبط پیشنهادی برای مطالعه: “لارس فون تریر، مالیخولیا و افسردگی از زبان مانوئل آلبرتو کلارو “
دمی میگوید: «من به هیچ وجه برای آن تمرینهای فشرده تنیس آماده نبودم، اما میدانید همه چیز در آخر جواب داد و حالا میدانم چطور باید بازی کنم که شبیه به سرنا ویلیامز به نظر برسم.»
بازی دمی واقعاً قانع کننده است. در طول فیلم شاه ریچارد دمی با چنان راحتی و قدرت ورزشی تنیس بازی میکند که ممکن است فکر کنید اینها حرکات یک بدلکار هستند. سرچشمه این حرکات تعهد پرشوری است که دمی به هنر خودش دارد، این ویژگی است که سرنا ویلیامز واقعی هم از آن برخوردار است. با توجه به حرفهای دمی او و سرنا هر دو یک حس شوخ طبعی «واقعاً خندهدار» دارند، این ویژگی است که دمی به وضوح میخواست با استفاده از آن با مخاطبان ارتباط برقرار کند.
عدالت برای کل خانواده ویلیامز
دمی سینگلتون میگوید: «در اصل شاه ریچارد نشان دهنده مبارزاتی است که خانواده ویلیامز برای رساندن سرنا و ونوس به موقعیتی که الان دارند انجام دادهاند. ولی به همین خاطر آنها با ناراحتیها و ناامیدیهای زیادی مواجه شدند و خیلی چیزها برای آنها سخت بود. آنها خانوادهای اهل کامپتون بودند که سعی میکردند دو دخترشان را وارد ورزشی کنند که عمدتاً مخصوص سفیدپوستها بود و بعد آنها را تبدیل به بهترین ورزشکاران این رشته کنند. آنها دفعات زیادی رد شدند و نه شنیدند.
سرنا آن خواهر کوچک سبک مغز، بامزه و کسی بود که همه را خوشحال میکرد. فکر میکنم نشان دادن این موضوع خیلی مهم بود که با وجود تمام اتفاقاتی که افتاد و همه چیزهایی که با آنها روبرو شده بودند سرنا همچنان میتوانست آن جنبه سرگرم کننده از زندگی را پیدا کند.»
اولویت اصلی دمی بررسی داستان خانواده ویلیامز با لطف و دلسوزی بود. او قصد داشت علاوه بر سرنا عدالت را برای کل اعضا خانواده ویلیامز اجرا کند.
او متفکرانه میگوید: «فکر میکنم یکی از نگرانی هایی که در طول فیلمبرداری داشتم این بود که همه چیز را بهصورت واقعی و معتبر به تصویر بکشم. میدانستم خانواده ویلیامز قرار است فیلم شاه ریچارد را ببینند، به همین خاطر میخواستم آنها در زمان تماشای فیلم احساس کنند بخشی از خودشان را روی آن صفحه نمایش ببینند. میخواستم واقعاً از آن لذت ببرند، چون این زندگی آنها است… این چیزی نیست که بخواهید آن را دست کم بگیرید.»
او اضافه میکند: «واقعاً دلم میخواست از فیلم خوششان بیاید، نه میخواستم عاشق فیلم شوند و این برای من خیلی مهم بود.»
موضوع اصلی فیلم شاه ریچارد
داستان فیلم شاه ریچارد در مورد پرورش عظمتی است که در نهایت به سطحی از برتری گسترش پیدا میکند که تبدیل به برترین استانداردها میشود. این فیلم در مورد دو بار اصابت صاعقه، تجلی، ادعای پیروزی و ادعای برخورداری سهمی از جهان است، چیزی که چندین قرن است سیاهپوستها و بهویژه دختران سیاهپوست از انجام آن منع شده و آنها را دلسرد کردهاند. این فیلمی است که معنایی شخصی برای خانواده ویلیامز دارد اما برای هر فرد دیگری که این تجربه منحصر به فرد را دارد که فقط به خاطر مصمم بودن و سیاه پوست بودن مورد ظلم واقع شده است هم معنای مهمی دارد.
دمی سینگلتون با جدیت میگوید: «برای من این فیلم به معنای این است که با وجود سیستم حمایتی قوی مانند خانواده ویلیامز، (با) تلاش زیاد و فداکاری و امید میتوانید به هر چیزی برسید. حتی چیزهایی که غیرممکن به نظر میرسند. همانطور که در فیلم شاه ریچارد هم دیدیم، ریچارد سعی میکرد برای دخترهایش یک مربی حرفهای بگیرد (و) دفعات خیلی زیادی در این کار شکست خورد. من میدانم اگر این اتفاق برای خیلی از افراد دیگر میافتاد ممکن بود تسلیم شوند… این واقعاً آنها را دلسرد میکرد و باعث میشد فکر کنند ارزش این را ندارند، اما چنین اتفاقی برای ریچارد نیفتاد… او به راهش ادامه داد و تلاش کرد و دو نفر از بهترین ورزشکاران تاریخ را ساخت.
در کنار دختران خودش مسیری را برای بسیاری از دختران سیاهپوست دیگر که میخواستند ورزش تنیس را انجام دهند باز کرد، یا شاید هم این مسیر فقط محدود به ورزش تنیس نمیشد و در مورد هر کار دیگری هم صدق میکرد. چون بسیاری از دختران سیاهپوست تحقیر میشوند. با وجود این حرفها و با توجه به داستان فیلم شاه ریچارد فکر میکنم اگر سخت کار کنید و برای انجام کار مورد نظرتان فداکاری کنید واقعاً میتوانید هر کاری که میخواهید را انجام دهید.»